تو ای جـــــــان ودل من ،هستی من
تو ای در شــــــام غمها ، مستی من
تو ای بنشسـته با خون در وجـــــودم
تو ای امیــــد و عشق و تــار و پـــودم
شرابی ، شعر نابی ، هـر چه هستی
مـــراازهـرچه غــیـرازخود گســستـی
نمی دانم که بی تـــــو کیستم مــــن
اگر روزی نباشـــــــی نیستم مـــــــن
...
چاره کار ما تویی یاور و یار ما تویی
توبه نمی کند اثر مرگ مگر اثر کند
بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
مهر تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود
...